سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق

سلام شادی من خوبی گلم ...

 

خیلی از دستم ناراحتی میدونم ولی بهم حق بده نتونم باهات حرف بزنم

تو پیامهات طوری منو ترسوندی که اصلا جرات نمیکنم باهات هم کلام شم

اونم اینکه خودم هم مقصر باشم فقط اینو بدون خیلی دوست دارم بخدا

برام عجیبه که تو چرا بهم شک کردی گلم چه غلطی کردم گفتم شادی دیگیه تو بلاگفا

پیدا کردم فکر کردم توی ولی دیدم نیستی ....

من غیر از تو هیچ کسی دیگیو دوست ندارم و نه خواهم داشت مث تو گلم

بهم یه کم فرصت بده خودم بهت زنگ میزنم عزیزم میدونم تنهایی ولی من از تو تنها ترم

دیگه نمیدونم چی بگم فقط ببخش مثل همیشه ایشالله همشو یه جا پرداخت میکنم

دوستت دارم خیلی زیاد تو رو بجون هر کی دوست داری شادی من از من دلگیر نباش

ناراحتی تو مرگ منه اگه دوست نداشتم که هیچ وقت نمیاو مدم برات پیام بزارم

من غیر از تو و خدای بزرگ دیگه هیشکیو ندارم تو رو قسم میدم منو بازم ببخش

به همین زودی بهت زنگ میزنم و حضوری ازت معذرت خواهی میکنم

دوستت دارم گلم ناراحت نباش باشه (اینجوریاست)

خیلی دلم واست تنگ شده واسه شنیدن حرفهات ولی چه کنم که فعلا نمیتونم باهات

حرف بزنم ولی بزودی ایشالله بهت زنگ میزنم خدا همراهت عزیزم

منو فراموش نکن من بهت ایمان دارم منو فراموش نمیکنی

به امید دیدار

عاشق دل خسته تو

محمد                                                                                                                                        


[ پنج شنبه 90/10/8 ] [ 3:18 عصر ] [ محمد و شادی ]

شادی جون سلام چقدر دلم واست تنگ شده خدا کنه

روزی به این وبلاگ سربزنی و ببینی که من

هنوز در نیمه شبان ودر طول عمرم همیشه بیادت بودم و

هستم عزیزدلم دوستت دارم تا بینهایت تا جایی که خون

در رگ دارم و نفس در سینه همیشه عاشقت خواهم ماند

عزیزتر از جانم برات دعا میکنم که همیشه همچو

اسمت شاد باشی دوستت دارم خیلی زیاد

به امید روزی که هردوی ما در یک مکان به ادامه زندگی بپردازیم مواظب خودت باش از طرف  عشقت               


[ چهارشنبه 90/8/4 ] [ 12:39 صبح ] [ محمد و شادی ]

دوستان سلام امیدوارم حالنان خوب باشد ایشا الله

من بعد از چند وقت دوباره به جمع شما دوستان برگشتم و از این بابت خیلی خوشحالم

و دوست دارم که عشقم منو ببخشه خیلی بخدا دلم واسش تنگ شده خدا خودش میدونه

خیلی حرفها دارم باهاتون ایشالله کم کم برای امشب کافیه دوستتون دارم خیلی زیاد فداتون

مواظب خودتون باشید برام دعا کنید الله حافظ همهتون


[ جمعه 90/7/22 ] [ 7:56 عصر ] [ محمد و شادی ]

با سلام به همه دوستان خوبم نمازو روزهاتون قبول حق

امروز یه روز بسیار مهم و تاریخی در ایران عزیزمان هست روزی که امام خمینی رحمت الله علیه

ان را به روز قدس نامگذاری کرده است واقعا ما مردم بی دفاع فلسطین رو چقدر میشناسیم

و رچیم کثیف اسرائیل رو چقدر خوب میدانیم که هر روزه برادران و خواهران بی دفاع مان

به دست اسرائیلیهای کثیف به خاک و خون کشیده میشه یه لحظه خودمون رو بجایی

اونها بذاریم در کشور خودمان خودمان رو هر روز بشهادت برسونن و برادر و خواهر مون

در کشور خودمون اسایش از دست غریبه ها نداشته باشن بهمون چه حسی دست میده

مسلما خیلی ناراحت کننده است طوری که من هر وقت بهش فکر میکنم گریم میگیره

میدونم همه ما ایجوری هستیم همه ناراحت میشیم چه خوبه ناراحتی خودمان رو در راهپیمایی

روز قدس به همه جهان نشون بدیم و بگیم از این رچیم کثیف اسرائیل چقدر متنفریم

بیاییم بخاطر شهداء فلسطین امروز از سالهای گذشته بیشتر تو دهن امریکا و اسرائیل

مشت بزنیم بقول مقام معظم رهبری حضرت ایت الله خامنه ای امدن هر نفر تو راهپیمایی

روز قدس به  امنیت کشور خودمان نیز کمک خواهد کرد پس دست در دست خواهیم داد

و این روز رو با تمام وجود در صحنه حضور خواهیم یافت و به امریکا و اسرائیل خواهیم فهماند

که شما هیچی نیستید و این اسلام و مسلمین هست که همیشه سربلند خواهد ماند

در استان چهارمحال و بختیاری و در شهرستان اردل   از مقابل دانشگاه پیام نور چهارراه نماز

بسوی مسجد حضرت ابوالفضل علیه اسلام راس ساعت 11 اغاز خواهد شد ان شاءالله

به امید روز ازادی قدس عزیز همه باهم همصدا میشیم و با بانگ الله اکبر از مردم فلسطین 

حمایت خواهیم کرد 

موفق و پیروز باشید به امید سرنگونی اسرائیل و امریکا 

التماس دعا                                                                                                                                                                                                           


[ جمعه 90/6/4 ] [ 11:33 صبح ] [ محمد و شادی ]
عشق چیست؟
زندگی سفر در جاده ای است بی انتها با امید و آرزوهایی منحصر بفرد. در این جاده برای من و تو لحظه هایی سبز و زیبا هست که چنان تو را اسیر و دلبسته خویش می سازد که رفته رفته واژه مرگ را در ذهن کمرنگ تر می نماید. یا این که این جاده ممکن است چون بیابانی خشک، آینده ای سرد را تجلی کند. اما هر چه که هست مسیری است که لطف ایزدی تنها کسانی را که او بخواهد واردش می کند. نعمتی که خدادادی است و نامش زندگی است.
و اما چیزی فراتر از زندگی هستی بخش و پراحساس که در این جاده ناهموار من، تو و خیلی های دیگر با آن برخورد می کنیم با حس رنگ و بویی خاص. شاید آنقدر خوش زرنگ و خوشبو باشد که به یکباره مسیر زندگی را تغییر داده و وارد آن جاده همیشه سبز و جاودانه کند که تنها عاشقان حقیقی اش سعادت حضور در این مسیر را دارند و شاید آنقدر زشت و تلخ باشد که امیدها به ناامیدی ها منجر شود و تو در آن جاده متوقف و نور هستی در وجودت خاموش.
«عشق واژه ای که پرمعناست و دیدی ویژه نسبت به او در اذهان نقش می بندد. سحرگاه که می شود. وقتی که هنوز خورشید در آن آسمان وسیع چشم نگشوده، وقتی صدای الله اکبر موذن از پشت بام خانه ات به گوشت می رسد و تو را از خواب خوش بیدارت می کند، در ان موقع است که دوست داری به دیدار آفریدگار هستی ات بروی، کسی که انسانی خلق کرد چون چون تو که مشتاقانه با او راز و نیاز کنی و از ؟؟؟؟؟دل عاشقت بگویی و در آن هنگام، رویش یک عشق را می بینی و ان عشق به خالق است.
«خالق بی همتا»
وقتی چشم هایت را در طلوع یک صبح زیبای تابستانی باز می کنی و نقش می کشی با تمام وجود، و طراوت را حس می کنی، وقتی در یک شب بارانی فصل بهار قدم زنان بوی درختان تازه جوانه زده را استشمام می کنی، وقتی در یک غروب پاییزی در یک جاده پر از برگ های زرد و خشک شده پا می گذاری و صدای خش خش آنها را می شنوی و وقتی در ظهر زمستانی از پشت پنجره دانه های برف را می بینی که همه جا را به سلطه خود درآورده همواره یک چیز در ذهنت پر رنگ و پررنگ تر می شود و آن حس یک عشق است. عشقی که نه مد می پذیرد و نه قانون خاصی. بی ریاست و پاک تر از آنچه که فکرش را بکنی و تو همان عاشق واقعی که برای رسیدن به آن عشق ثانیه ها را می شماری.
عشق برای من آن ستاره درخشانی است که هر شب مرا به پشت بام خانه فرا می خواند که تماشا کنم او را و او هم چشمکی بزند و مرا شاد کند ستاره ای که مهتاب هم با دیدنش رنگ می بازد و آنقدر روشن می شود که فکر می کنی همه جای این کره خاکی چراغانی شده است. اما مهتاب نمی داند که او با آن همه نور در مقابل ستاره درخشان من عاجز است. او را می بینی که هر شب خود را به ستاره من نزدیک می کند تا در کنار او درخشش را یاد بگیری و چون من، در زمان غیبتش دلش بگیرد، بیمار شود و زرد رنگ. برای من عشق صداقت و پاکی آن ستاره ای است که پرتلالو است و از هیچ چیز و هیچ کس باکی ندارد حتی از آن رقیب سرسختش مهتاب.
«عشق چون رنگین کمان است. آبی است چون آبی روان و آسمان پابرجا. سرخ است چون خون جاری در رگ ها و مظهر حیات. سبز است چون طراوت درخت همیشه بهار. سفید است چون قلب پاک و صافی که چونه شیشه شفاف است بدون هیچ ترک خوردگی.
«و براستی عشق زیباست.»

 

[ پنج شنبه 90/5/20 ] [ 5:11 عصر ] [ محمد و شادی ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
آرشیو مطالب
امکانات وب

محمد وشادی